این جهاد، مقدس است

به گزارش بانوی ایران، تهران- خبرنگاران- انگار که جنگ باشد، انگار که نخوابیدن تکلیف باشد؛ عده ای برای حفظ ارتباط در روزهای سخت سیل که همچنان هم در خوزستان جولان می دهد، جان شان را بی منت کف دست شان گذاشتند تا صدای امداد و امدادرسانی لحظه ای قطع نشود.

این جهاد، مقدس است

این جان بر کفان، لای شکاف زمین رفتند، تن به سیلاب دادند، همان طور که خبرهایش را خواندیم بعضی های شان حتی تا پای مرگ رفتند تا ارتباط وصل بماند که ارتباط یعنی ادامه حیات.

روزهای آخر اسفند کسی گمان نمی کرد، قرار باشد این چنین تلخ به استقبال بهار برویم و ماتم عیدی مان باشد. اما آسمان آن قدر بارید که سیل شد و به رگ و پی خانه ها و انسان ها زد.

زمین ها دهان باز کردند و خانه ها در چشم برهم زدنی خوراک سیل شدند. سیل گرسنه ای که از شمال ایران آغاز شد و تمام استان های غربی کشور را درگیر کرد. حالا هم که راهش را به سمت خوزستان کج نموده است.

صادق بیک پور رییس کارگروه تخصصی ارتباط و فناوری اطلاعات مدیریت بحران کشور، از لرستان با خبرنگار علمی خبرنگاران به گفت وگو نشست. تمام این بیست و چند روز تلخ را برای مان مرور کرد و با واقعیت هایی روبه رو شدیم که تا این لحظه خیلی از چرایی و چگونگی آن با خبر نبودیم.

این روزها زیاد عکس های مردی که در سیلاب سیم مخابرات را در دست گرفته بود را دیده ایم، اما نمی دانستیم ماجرا چه بود و او چطور جانش را کف دستش گذاشته بود.

عکس و فیلم هایی از رانش زمین دیده ایم اما نمی دانستیم چند نفر چگونه قید همه چیز را زدند و رفتند در دل زمینی که کسی نمی دانست قرار است چند لحظه بعد آن آدم ها را ببلعد یا نه. بی خوابی و بی خوراکی هم که برنامه روتین هر روزشان شده بود. آدم هایی که از اتفاق ویژه ای که اتفاق افتاده بود شوکه نشدند و رفتند در دل ماجرا.

به 12ساعت قطعی سایت های ارتباطی ایلام سر زدیم، به بالنی که از تهران، راه پلدختر را در پیش گرفت و خودش را به جنوبی ترین نقطه کشور رساند و در خلال تمام آن ها رسیدیم به اصل ماجرا؛ به آن ها که به دل آب زدند. نترسیدند و پایداری کردند. روایت هایی که از آن روزها باقی مانده، ما را یاد جهاد می اندازد؛ مقدس است و عجیب.

در ادامه با صحبت های بیک پور همراه شوید. روایتی که زاویه دیگری از این دفاع و پایداری را نشان می دهد.

** عمق حادثه قابل تصور نبود

شدت، عمق و گستردگی اتفاقاتی که سیل رقم زد، اصلا قابل تصور نبود و نیست. چه کسی فکرش را می کرد، باران بهاری که چند ماه انتظارش را کشیده بودیم این طور بی رحمانه بر ما بتازد؟

در روزهای پایانی اسفند ماه، کارگروه تخصصی ارتباط و فناوری اطلاعات مدیریت بحران کشور مانند هر سال، آغاز کرد به برنامه ریزی برای اتفاقات غیرمترقبه ای که ممکن بود پیش بیاید.

قطعی شبکه برق و اینترنت، خرابی سایت های ارتباطی، پاره شدن یا فرسودگی فیبرهای نوری و دهها مشکل دیگر؛ اما هیچ کس تصور نمی کرد ممکن است چنین چیزی در انتظارمان باشد.

ساختمان سازی در بستر رودخانه، عدم لایروبی طی سال های متمادی، خشکسالی و مسائل دیگری موجب شد، سیل خسارت های این چنینی را رقم بزند اما نمی خواهیم درباره آن ها صحبت کنیم. می خواهیم از 24استانی بگوییم که یک مرتبه درگیر بارش های سیل آسا، سیل و رانش زمین شدند. هیچ کس در صد سال اخیر حادثه ای با چنین ابعادی را شاهد نبوده است.

ما قبلا هم درگیر سیل شده بودیم، زمانی که برای یک استان مشکل پیش می آمد، یک یا چند استان معین برای آن انتخاب می کردیم تا به یاری آن شهر بشتابند، اما چطور می شد برای 24استانی که درگیر سیل است، استان معین انتخاب کرد؟

از کدام استان می خواستیم به یاری استان دیگر برود؟ ساختار و چارچوبی که ما برای مدیریت بحران داشتیم اصلا برای چنین حادثه ای تدوین نشده بود. آمادگی ما در حد تجربه همیشگی مان بود، اما این بار همه چیز فرق داشت.

چندین روز از حضور کارگروه تخصصی ارتباط و فناوری اطلاعات مدیریت بحران کشور در شهرهای بحران زده می گذرد. حتی آن ها که در دل بحران هستند هم هنوز گاهی اوقات که عکس ها را می بینند، باورشان نمی گردد این تصاویر واقعی است.

چند روز قبل، فیلمی که در استانداری لرستان با حضور رئیس مجلس به نمایش درآمد تا درباره بعضی موارد تصمیم گیری گردد. با این که تمام آن صحنه ها را قبلا دیده بودیم اما چیزی که روی پرده و جلوی چشم ما نقش بست، انگار یک فیلم هالیوودی بود که صحنه های تخریب را با ترفندهای کامپیوتری به تصویر می کشید.

این جا در استان لرستان، دیگر خبری از رودخانه نیست، سر و ته جایی که قبلا رودخانه بوده اصلا معلوم نیست. جاده ها رودخانه شده اند و رودخانه ها دریا. هیچ ساختمانی به چشم نمی آید. فقط سقف های پشت بام ها معین است.

**حضور وزیر ارتباطات در مناطق سیل زده قوت قلب بود

در روزهای سختی که سیل جان می گرفت و برای ما غم سوغات آورد، صفحات مجازی پر شد از عکس و خبرهای مسئولان رده بالایی که نیم خیز در تَرَک های زمین و سیلاب ها روانه شدند، تیم های خبری عکس و فیلم هایشان را گرفتند و بعد هم محل را ترک کردند. یک عده حتی همین کار را هم انجام ندادند.

اما در این بین، وزیر جوان ارتباطات دست به آچار شد. عکس تار و یواشکی که از او منتشر کردند نشان می داد آستین همت بالا زده و شانه به شانه مجموعه های مختلف وزارتخانه اش کار می نماید.

آذری جهرمی در بحرانی ترین نقطه از جغرافیای پلدختر آستین بالا زد و گوشه ای از تعمیرات و ساخت مجدد مرکز مخابرات را در کنار کارمندان انجام داد. و چه چیزی بیشتر از این می توانست به نیروهایی که شبانه روز مشغول کار در آن نقطه بودند قوت قلب دهد؟

او به ویژه ترین شکل در این بحران حرف زد، پیگیر شد، پیشنهاد داد، عمل کرد، اخبار مربوط به بحران را منتشر کرد و در مواقع ضروری دستورات قاطع صادر کرد. حضور او، شعف خدمت به هموطن را بین کارمندان مخابرات، وزارت ارتباطات، تیم های متخصص و هموطنان آسیب دیده از سیل در این مناطق، بیش از پیش کرد.

**رودخانه های وحشی

در سیل اخیر دو نوع حادثه را تجربه کردیم؛ یکی سیلی که به واسطه باران شدید و مدام رخ داد و آب به مرور بالا آمد. خسارت زد، درد به جان ساکنان شهر انداخت، همه چیز را از بین برد.

مانند سیل گلستان و سیلی که این روزها در خوزستان جاری شده و دست بردار نیست. اگر سدها در خوزستان بشکند، سیلی راه می افتد که کسی نمی تواند جلوی آن را بگیرد و به همین دلیل است که سد را باز می نمایند.

در کنار این یک سیل دیگر هم داشتیم در ایلام و لرستان. رودخانه هایی که در کوهستان های این مناطق وجود دارند، رودخانه های وحشی هستند. سیلاب هایی که می آید شدید است و کسی کاری از دستش برنمی آید که در مقابله با رودخانه وحشی انجام دهد. همین وحشی بودن رودخانه، عمق حادثه را از هر زمانی بیشتر نموده بود.

** پتروس در آق قلا

شبی که سیل در پلدختر آغاز شد، تا قبل از آب به حدی رسید که کل شهر را به زیر کشید. حالا که آب فروکش نموده شاهد خانه هایی هستیم که زیر گل و لای دفن شده اند.

گلستان، اولین استانی بود که طعمه سیل شد. یک کارمند مخابرات به تنهایی، بدون هیچ پشتیبانی به دل سیل زد تا ارتباط مرکز مخابرات آق قلا لحظه ای قطع نگردد.

روزی که عکسی از پایداری این مرد در آن شرایط منتشر شد، بعضی هایمان نیز یاد پتروس افتادیم. مرد فداکاری که جلوی آب سد را گرفت؛ یکه و تنها. کارمند مخابرات که لحظه ای کار و تجهیزاتش را رها نکرد تا نکند یک لحظه ارتباط قطع گردد.

** ایلام و یک اتفاق غیر منتظره

قطع 12ساعته کل ارتباطات در ایلام بزرگ ترین بحران ارتباطی در سیل اخیر بود. پیش بینی کارگروه تخصصی ارتباط و فناوری اطلاعات مدیریت بحران کشور برای مواقع بحرانی و عدم قطعی ارتباط به این صورت است که آن ها معمولا چند جهت جایگزین نیز ایجاد می نمایند تا اگر یکی از راه ارتباطی قطع شد، راه دیگری وجود داشته باشد.

در ایلام اما یک اتفاق غیر منتظره رخ داد. راه های ارتباطی که از کرمانشاه، خوزستان و لرستان به ایلام وجود داشت در یک اتفاق کاملا نادر و استثنایی، در یک پروسه کوتاه بین ساعت 10 شب تا یک و نیم بامداد هر سه جهت قطع شدند.

یک جهت به دلیل سیلابی شدن رودخانه و تخریب پل، دو جهت دیگر به دلیل رانش زمین. تا صبح آن شب، بارش ها سیل آسا بود. تیم های ما آماده بودند تا نقاط قطع شده را شناسایی و تعمیر نمایند اما راه ارتباطی از سمت خوزستان و مهران کاملا زیر آب رفته بود.

جهت ارتباطی سمت کرمانشاه دقیقا کنار رودخانه بود، راه ارتباطی سمت لرستان هم دچار رانش زمین شده بود و امکان نزدیک شدن به هیچ کدام از این سه جهت وجود نداشت جرات می خواست به آن سمت نزدیک شد.

اما این قطعی12ساعت بیشتر طول نکشید. درست است که در ظاهر کسی جرات نزدیک شدن به این سه نقطه خطرناک و پر ریسک را نداشت. هیچ چیز آن شب عادی نبود.

** آن چه بر پلدختر گذشت

مخابرات پلدختر هم مانند اغلب خانه ها و ادارات این شهرستان، زیر آب رفت اما از آن جا که همه می دانند چقدر ارتباط در این شرایط مهم است، مخابراتی ها تا لحظه آخر که خطر قدم به قدم به جان شان نزدیک می شد، محل کارشان را ترک نکردند.

محلی که سیل آن را به جایی تبدیل نموده که انگار هیچوقت وجود نداشته است. اما ارتباطات تلفن همراه همین مرکز درست بعد از یک شب، راه افتاد.

راه اندازی تلفن ثابت نیز در دست اقدام است اما از آن جا که تمام زیرساخت ها را آب برده است، به فرصت بیشتری احتیاج داریم تا همه چیز را از نو بسازیم.

برای بازسازی بعضی نقاط زیر باران شدید و سیل آسا در جاده هایی که سیل در آن جاری بود و هیچ دیدی نداشت، نیروهای متخصص به معنای واقعی کلمه، جان شان را گذاشتند کف دست شان و ساعت 2 نیمه شب به سمت جهتهای قطع شده حرکت کردند. سه تیم مختلف از سه منطقه مختلف به سمت نقاط قطعی فیبر نوری رفتند.

یک تیم به جهت اول رسیدند اما دیدند آن جا را فراگرفته بود، به منطقه بعدی رسیدند و دیدند رانش زمین به آن ها اجازه عبور نمی دهد. در نهایت به منطقه سوم رسیدند. دو ساعتی منتظر ماندند تا هوا روشن شد و نقطه قطعی را پیدا و تعمیر کردند.

آن ها برای رسیدن به نقاط مورد نظرشان از جایی عبور کردند که آدم جرات نمی نماید از کنار آن رد گردد. اما چاره ای نبود. در روزهای بارانی هلی کوپترها نمی توانند امدادرسانی انجام دهند، تیم های فنی ما مجبور می شدند کنار راه باریکی که از جاده باقی مانده بود، به سمت دیگر بروند تا ارتباط را وصل نگه دارند.

کار کردن برای برقراری ارتباط در مناطق سیل زده و خصوصا پلدختر که آسیب زیادی به آن وارد شده، شبانه روزی است. صبح ها در جلسات کار تیم ها معین می گردد. کوله ها و وسایل شان را برمی دارند و راه می افتند و نیمه شب برمی گردند و تازه آغاز می نمایند به گزارش کار دادند.

خیلی ها فرصت خوابیدن بیشتر از دو ساعت در شبانه روز را ندارند. اما زمانی که پای صحبت هایشان می نشینی، قبراق و سرحال آماده خدمت رسانی هستند و هر جایی که خط و خبری از قطع ارتباط باشد، سریع خودشان را می رسانند.

این از جان گذشتگی ها فقط به تیم های ارتباطی محدود نمی گردد. گاهی مردم محلی نیز پا به پای آن ها کار می کردند و از جان شان هم دریغ نداشتند. محلی ها گاهی به یاری تیم های متخصص می آیند تا یاری شان نمایند. بارها پیش آمده به آن ها هشدار داده اند که احتمال هر خطری وجود دارد، اما آن ها زده به دل آب. دو نفری را هم آب برده و به یاری تیم های امدادی پیدا شده اند. می خواهم بگویم که بعضی از روزها شاهد بودیم که جان هم در مقابل خدمت به هموطن بی ارزش بود.

**خوزستان بی پناه

خوزستان در جنوب غربی کشور است. تمام آب های بالادستی کرمانشاه، کردستان، ایلام، لرستان آمده و رسیده به خوزستان و سد سیمره که سد بالادستی کرخه به حساب می آید. همراه سیلاب، غم و درد هم انگار رسیده است به خوزستان.

اهمیت ارتباطات به این شکل است که اگر ارتباط قطع گردد، سدها نمی توانند اطلاعات شان را بررسی نمایند و همین ممکن است اتفاقات ناگواری را رقم بزند.

زمانی که سیل در استان های دیگر کمی فروکش کرد و شرایط عادی شد، همه از نظر نیروی انسانی و تجهیزات در حال یاری رسانی به شهرهای درگیر بحران هستند.

برای استان خوزستان چهار استان معین معین شده است که استان اصلی برای یاری رسانی استان تهران است. اکنون این تیم های زبده به خوزستان رفته اند تا کارهایی که احتیاج است را انجام دهند.

گزارش از میترا شکری

علمی9207** 1055

منبع: ایرنا
انتشار: 13 تیر 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: banoirane.ir شناسه مطلب: 181

به "این جهاد، مقدس است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "این جهاد، مقدس است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید